سرداران حرم



محسن حُجَجی (زادهٔ ۲۱ تیر ۱۳۷۰ در نجف‌آباد – درگذشتهٔ ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ در التَنْف) از نیروهای ایرانی موسوم به مدافع حرم بود که در مرداد ۱۳۹۶ در عملیاتی در گذرگاه مرزی الولید –منطقهٔ مرزیِ بین سوریه و عراق– توسط نیروهای داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به‌دست آنان به‌قتل رسید.

ابتدا خبرگزاری اسپوتنیک نیوز، به نقل از رسانه‌های وابسته به داعش، خبر اسارت وی را اعلام کرد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]

 
مقبره محسن حججی در یادمان شهدای نجف آباد

داعش چندی پس از انتشار فیلمی که ادعای به اسارت درآوردن محسن حججی را داشت، اعلام کرد که وی را کشته‌اند. او دهمین عضو از «لشکر زرهی ۸ نجف اشرف» بود که طی جنگ در خاک سوریه کشته شد. او پیش از اسارت از ناحیهٔ پهلو زخمی شده بود و طی دو روز اسارت توسط نیروهای داعش در مناطق تحت کنترل آن‌ها چرخانده شده بود.[۱۰][۱۱] در جریان توافق جرود که بین نیروهای حزب‌الله لبنان و داعش انجام شد، در ازاء تحویل پیکر محسن حججی، دو کشته مقاومت لبنان و اسیران آنها، ۳۵۰ تن از نیروهای داعش به همراه خانواده‌هایشان به شرق سوریه منتقل شدند.[۱۲]
پس از مرگ حججی، دولت جمهوری اسلامی با توجه به افزایش تعداد کشته‌های نیروهای وابسته به ایران و نیاز به تبلیغات برای توجیه مداخله در سوریه و پاسخ به افکار عمومی، پروژه قهرمان‌سازی از او را با شبیه‌سازی تاریخی کشته‌شدن او با وقایع کربلا و ساخت مقبره برای او آغاز کرد.[۱۳] اما تلاش حکومت به این موارد محدود نشد و حسین قاسم‌پورمقدم (مدیر گروه ادبیات فارسی دفتر تألیف کتب درسی آموزش و پرورش) در پاسخ به حذف اشعار بزرگان ادب فارسی از کتاب‌های درسی گفت «(در راستای این پروژه) جایی نیاز داشتیم شهید محسن حججی را مطرح کنیم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت.»[۱۴][۱۵]


سردار «قاسم سلیمانی» در 13 دی 1398 در حمله بالگردهای امریکایی به خودروی حامل وی در بغداد به همراه تنی چند از اعضای حشد الشعبی از جمله ابومهدی المهندس معاون این گروه به شهادت رسید.
به گزارش نوید شاهد کرمان، سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ش در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی به دنیا آمد. وی در حوادث انقلاب اسلامی ایران با مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شد و او را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی، برادرش یکی از گردانندگان اصلی راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
 
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.
وی در دوران دفاع مقدس، به همراه لشکر خط شکن 41 ثارالله مجاهدت بسیاری از خود نشان دارد و پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت می‌شدند و تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان می‌جنگید.
 
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله ‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، سپاه قدس در سال ۱۹۹۰م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
 
وی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه،‌ پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد.
 
در سال ۲۰۱۱م نیروهای تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیروهای شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیروهای حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق،‌ از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد.
 
قاسم سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله ‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهرهای سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد.
 
رومه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده‌ است.
 
در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیت‌الله ‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستادهای عالی‌رتبه در نیروهای مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آنها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد،پس از انقلاب ایران در ۱۳۵۷ش، سلیمانی نخستین کسی است که این نشان را دریافت کرده است.
 
در سال ۲۰۱۹م نشریه آمریکایی فارین پالیسی، نام قاسم سلیمانی را در فهرست ۱۰۰ اندیشمند برتر دنیا در بخش دفاع و امنیت ثبت کرده است.
 
سردار «قاسم سلیمانی» در 13 دی 1398 در حمله بالگردهای امریکایی به خودروی حامل وی در بغداد به همراه تنی چند از اعضای حشد الشعبی از جمله ابومهدی المهندس معاون این گروه به شهادت رسید.
 

با سلام خدمت کسانیکه وصیت نامه این حقیر را می خوانند این وصیت نامه را می نویسم چراکه یک مسلمان و مومن واقعی باید همانند بزرگان  دین به فکر آخرت خویش باشد و از یاد مرگ غافل نباشد و وصیت نامه و کفنش آماده باشد.

نمی دانم زمانی که این وصیت نامه به دستتان می رسد در چه حالی هستید ولی خواهش می کنم قبل از هرکاری برای اینجانب وصیت نامه را حتما بخوانید تا حق الناس گردن کسی نباشد.

پدر و مادر عزیزم که خداوند شما را حفظ کند و سلامت باشید و سالهای سال در کنار هم به خوشی زندگی کنید و خدا را شکر می کنم بعد از خودش و ائمه ، شما را پشتوانه اینجانب قرار داد تا در زندگی موفق باشم و هر آنچه که دارم از دعای خیر شما عزیزان است.

پدر عزیزم شرمنده که اینگونه وصیت می کنم ولی خودتان به این حقیر آموختید که مال حلال در بیاورم و حتی لقمه ای مال حرام و شبهه ناک مصرف نکنم و حق الناس را رعایت کنم.

خدا را شکر که از مال دنیا مقدار کمی به ما رسید که تا جایی که توانستم هرسال خمس آن را حساب کرده ام و حساب آن را همسر عزیزم دارد.

و به دوستان و عزیزان همکار توصیه می کنم که در حساب سال خود کوتاهی نکنند و وقتی اضافه تر هم بدهید چراکه این مال به صورت امانت در دست شما قرار گرفته و اگر این امانت الهی را بازنگردانید بدانید که هم در دنیا و هم در آخرت پشیمان می شوید و حتی در زمان ظهور حضرت ولی عصر اول از حساب سالتان سوال می کنند.

و اما بدانید ای فرزندانم محمد محسن و زینب گلم ( البته شاید سومی هم در راه باشد و من بی خبر ) که دشمن به هر روش می خواهد شما را نابود کند با هر ابزاری وارد می شود؛ هوشیار باشید که اسیر زیبایی هایی که دشمن فراهم می کند نشوید چراکه می خواهد اول دینتان را از دنیایتان جدا کند و بعد دینتان را از بین ببرد در آخر هم خودتان را ؛ پس خودتان را با سلاح معنویت تقویت کنید و برای رسیدن به این سلاح از خدا کمک بخواهید و در راه اهل بیت حرکت کنید و پشتوانه ولایت مطلقه فقیه باشید.

 

در آخر هم چند نکته:

  مراقب دشمنی دشمنان و منافقان باشید چرا که شما هرزمان که توانستید خصلت گرگ و روباه و خوک را عوض کنید می توانید دشمنی آمریکا و انگلیس و آل سعود را هم از بین ببرید؛ بدانید ولایت مطلقه فقیه عین ولایت امام زمان (عج) و پیامبر اعظم (ص) و ولایت خداوند است؛ هرکس که این ولایت را در آشکارا و پنهان قبول ندارد و فکر می کند که دیکتاتوری است؛ بدانید که با این کار تمام زندگی خود را زیر سوال برده و زندگیش باطل و بر باد فنا استوار است.

عزیزان و همکاران گرامی بروید با ولایت مطلقه فقیه آشنا شوید و با ریشه و وجود آن شناخت پیدا کنید و گرنه بدانید اگر آشنا نشوید دیر یا زود پایه های اعتقادتان متزل می شود و نابود می شوید.

و دیگر اینکه در خصوص مطالب و سخنان مقام معظم رهبری دقت کنید و جمله جمله سخنان ایشان را تجزیه و تحلیل کنید و گوش فرا دهید چرا که حتی در کوچکترین سخن ایشان هزاران نکته نهفته است. و بعضی سخنان ایشان را آیندگان می فهمند و در حد فهم کنونی ما نیست.

فرزندان عزیزتر از جانم بدانید که پدر شما برای هدف بزرگتری رفت تا در آینده جلو شما و مردم و مخصوصا خداوند شرمنده نباشد و به توصیه امیرالمومنین (ع) که فرمودند : جنگی که داخل مرزهای یک مملکت انجام شود مایه نابودی آن ملت می شود را گوش کرده ام تا خدای ناکرده شما در آینده آسیبی نبینید.

درس خود را بخوانید و از نظر اعتقادی و عملی پیشرفت کنید و در تمام مراحل به رضای خدا بیندیشید و سعی تان اینگونه باشد که دل رهبر انقلاب را همیشه شاد کنید.

همه چیز این دنیا فانی است و مرگ و آخرتی هست که باید هرلحظه به یاد آن باشیم و بعد از هر سختی ، آسانی خداوند قرار داده چه در این دنیا و چه در آخرت. و همیشه آماده مرگ باشید به طور مثال همین چند وقتی که ما آماده ماموریت بودیم به واقع شخصا سعی می کردم که کارهای خود را انجام دهم بعد بروم ماموریت؛ به واقع شخصا احساس می کردم هرلحظه مرگ کنارم است؛ به خاطر همین کارهای خود را دقیق انجام می دادم.

و اما مادر عزیزم:

می دانم که خیلی ناراحتی و غم داری ؛ در زمان حیاتم به خاطر این حقیر چه رنجهای بسیار که نکشیدی و من نادان هم نتوانستم رضایتت را جلب کنم ولی خواهشی که دارم همانند  ننه حاجی که فرزندانش ، دوپسر خود را تقدیم این انقلاب و اسلام نمودو فقط برای مظلومیت ائمه گریست و هرگز شکایتی هم نکرد ؛ امیدوارم خدا هم به شما صبر بدهد و این مصیبت را تحمل کنید و فقط و فقط برای مظلومیت حضرت زهرا  (س) و اباعبدلله گریه کنید.

مادر عزیزم این فرزند گنهکار و سر تا پا تقصیر ، برای رضای خدا رفت تا از حریم ولایت دفاع کند و همه بدانند اگر پرچم ولایت را نشناسند و دفاع نکنند ماجرا و حوادث سال 61 هجری دوباره رقم می خورد و دوباره ولایت را می کشند و اهل بیتش را به اسارت می برند.

پس فقط بصیرت خود را حفظ نمایید و نکات واقعه عاشورا را مرور کنید و درس عبرت بگیرید که خدای نکرده به خاطر اشک ریختن شما به خاطر مصیبت وارده به شما دل امام ای بشکند که اگر اینگونه شود حضرت زهرا ناراحت شده و مایه نزول عذاب می شود.

 مادر عزیزم از خدا خواستم که به گونه ای مرا قبول کند که جنازه این حقیر باز نگردد و یا درصورت بازگشتن سالم نماند و از پیکر اباعبدالله الحسین پاره پاره تر باشد چراکه اگر سالم باشد جلو مادرمان حضرت زهرا شرمنده می شوم و پاسخی ندارم به ایشان بدهم.

وای بر ما که روزی حضرت زهرا (س) از ما شکایت کند که شکایت ایشان مایه عذاب الهی است.

همسر عزیزم

 از پدر و مادرت حلالیت برایم بگیر چرا که کوتاهی بسیاری در خصوص ایشان داشته ام و امیدوارم در آن دنیا با ائمه اطهار محشور گردند.

به تمام پدران و مادران می گویم برای فرزندانتان دعای خیر و عاقبت به خیری کنید و تا می توانید از نفرین دوری کنید.

در آخر هم از تمام عزیزان و رفقا و اطرافیان و دوستان و آشنایان حلالیت می خواهم و امیدوارم کوتاهی های اینجانب را ببخشند و برایم دعا کنند

امیدوارم همه تان آن دنیا با حضرت زهرا (س) محشور شوید و سعی کنید تا می توانید برای فرج و سلامتی امام زمان (عج) قرآن بخوانید و دعا کنید و سلامتی مقام معظم رهبری حضرت امام ای را هم فراموش نکنید.

 

والسلام

بنده حقیر خدا

محمد حسین حمزه

 


شهید حسین همدانی از شهدای مدافع حرم مطهر حضرت زینب (س)، در سال 1329 و در شهرستان همدان دیده به جهان گشود.

وی در همان سال های آغازین جوانی با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداخت. سردار همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پایه‌گذار و موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همدان بود. در کارنامه درخشان این شهید بزرگوار سوابق و مسئولیت های بسیار و چشمگیری دیده می‌شود. همچنین وی مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری بوده که به سبب هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس آن را دریافت کرده است. سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود که در همین راه و در حالی که 61 سال از عمرت بابرکتشان می گذشت، در تاریخ 16 مهر 1394 دعوت حق را لبیک گفته و به شهادت رسیدند.
سردار همدانی نمونه واقعی یک انسان کامل به شمار می‌رفت. با دشمنان و دوستانش بزرگ‌منشانه برخورد می‌کرد و اگر کسی اشتباه و خطایی می‌کرد، سردار همدانی به راحتی از آن چشم می‌پوشید. نگاه پدرم به دنیا نگاهی نبود که درگیر دنیا باشد و چیزی را برای خود نخواست و معتقد بود دنیا محل گذر و عبور است و در زندگی و رفتار خود این مسئله را همیشه رعایت می‌کرد. مدتی قبل از رفتنشان با پدرم دیدار داشتم و ایشان به خانواده‌ گفتند که شاید این آخرین ماموریتم باشد. مادرم هم به ایشان گفت من به شرطی با این ماموریت موافقم که اگر شهید شدی، من را نیز شفاعت کنی. پدرم در آخرین دیدار خود حتی تاکید کردند اگر من شهید شدم، من را همدان به خاک بسپارید و ما نیز با دلخوری به وی می‌‌گفتیم سردار نزد ما حرفی از رفتن نزن. بخشی از وصیت‌نامه شهید حسین همدانی:

«خدا را هزاران بار شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها، که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاه‌های حزب بعث، صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.

خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌ دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه ها و کمین ها عبور می دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.»‎

روحش شاد و یادش گرامی.


شهید مدافع حرم «اکبر شهریاری» اول فروردین 1363 در تهران چشم به جهان گشود. وی اول بهمن 1392 در مبارزه با تکفیری‌ها در حومه دمشق پایتخت سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر این شهید در قطعه 26 بهشت زهرا (س) آرام گرفته است.

نوید شاهد: شهید اکبر شهریاری، اول فروردین ماه 1363 در تهران در محله کیانشهر به دنیا آمد. ایشان در دانشگاه امام حسین (ع) و در رشته علوم ی درس خوانده است. او حافظ کل قرآن، عامل به قرآن، بسیار خوش رو و شوخ طبع، اهل تفریح و گردش، ورزشکار، دل رحم، دلسوز دیگران و پیگیر برای حل مشکلاتشان، بخشنده، آمر به معروف و ناهی از منکر، سر به زیر و باحیا، باغیرت، هیاتی و مطیع رهبر بود.

علاقمند به مطالعه، ورزش(فوتبال، تکواندو، کوهنوردی)، چتربازی، خوشنویسی، سفر، زیارت اهل بیت (ع) و شهداء، خدمت به شهداء، شرکت در مجالس اهل بیت (ع)، مداحی در هیئت و مجالس مذهبی بود. به حلال و حرام و لقمه حلال اهمیت می داد. همکار و همرزم و یکی از دوستان بسیار نزدیک شهید محمودرضا بیضایی بود و دوروز بعد از شهادت ایشان در سوریه (ریف دمشق) به شهادت رسیدو سنگ سبز رنگ بالای سر مزار شهید اهدایی آستان مقدس حضرت امام حسین (ع) است.

یک روز پیش از شهادت یکی از دوستانش مجروح می شود و هنگامی که اکبر به بالای سرش می رود به اکبر می گوید: محمود بیضایی شهید شده و چند شب قبل از شهادت در خواب دیده بود که با تو (یعنی شهید شهریاری) در باغی بزرگ و سرسبز در حال قدم زدن است. فردای آن روز اکبر هم در حرم مطهر حضرت زینب (ع) بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل شد.


بسم الله الرحمن الرحیم

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علی ولی الله

با تقدیم درود و سلام به محضر مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فدا و نایب بزرگوار و عزیزش خورشید تابان امید محرومان، پدر یتیمان، جان دهنده به این تنهای بی جان امام ای و درود و سلام به شهدا و خانواده گرانقدرشان و بر رزمندگان پرتوان اسلام.

شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم و شرک و الحاد میزند و خواهد زد و تاریخ اسلام این را ثابت کرده است، من نیز در پوست خود نمیگنجم و پاهایم به امر من نمیباشند و خویش را در قفس محبوس میبینم و میخواهم از قفس به در آیم، جنگ در سوریه جنگ ما” جنگ علیه کفر است و ملت ما باید خودش را آماده هرگونه فداکاری نمایند و در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم.

خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض میکنم و از آن بزرگواران طلب بخشش میکنم و ای عزیزان شما حق بزرگی بر گردن من داشتید و باید ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و جبران آن همه محبت ها را بکنم اما چه کنم که همین مقدار امانت در دست شما بودم و قول میدهم ان شاءالله اگر شهید شدم و خداوند این حقیر را جزء شهدا قرار داد حتما شما را شفاعت خواهم کرد و زبان ناقص و قاصرم توانایی تشکر از شما بزرگان را ندارد امیدوارم خداوند متعال صبر و اجر به شما عنایت فرماید. یاد و خاطره مادر بزرگ عزیزم گرامی باد.

سخنی با همسر عزیزم و فرزند دلبندم امیر حسین :

همسر گرامی و فداکارم مرا حلال نما و این را بدان که بسیاری از توفیقات معنوی و دنیوی که نصیب من شده همه اش از لطف و دعا و صبر و استقامت تو بود. همانا که گفته اند مرد در دامن زن به عرض می رود گویای سیما و اعمال و رفتار توست. و این را هم میدانم که بهترین تعلیم و تربیت را به فرزندم خواهی آووخت و از تو میخواهم که به تمامی حساب و کتاب های من که از آن کاملا آگاهی رسیدگی کن ان شاءالله به لطف پروردگار حقی بر گردن من در این دنیا نباشد و باقی نماند.

همسر عزیز و فداکارم بارها برایت گفته ام که در تمام لحظات زندگی ام خصوصا پیاده روی اربعین و حرم اربابم ابا عبدالله الحسین و حضرت عباس برایت دعا کرده ام که انشاءالله بهترین سعادتهای دنیوی و اخروی نصیبت گردد و باز در این سفر پر از عشق و معرفت در جوار حرم پر از رحمت و معرفت حضرت زینب و حضرت رقیه برایت دعا میکنم که در این لحظه های تنهایی و در آن عالم م با بهترین و عزیزترین ن عالم هستی که هم نام توست و مادر همه ماهاست که ان شاءالله من هم در لحظه مرگم به دیدارشان ناءل شوم همنشین باشی و در روز قیامت از تو شفاعت نمایند. ان شاءالله

پسرم و عزیز دلم امیر حسین جانم، بابایی من : خیلی دوستت دارم زیبایی نگاهت و چشمانت هیچ گاه فراموشم نمی شود. پسرم بابا رفت که حضرت زینب تنها نماند. خانم زینب در کربلا تنها ماند و در کربلا ماها نبودیم ولی حالا چی، اکنون کربلای دیگر آغاز شده اگر من بازم جا بمانم در آن روز حساب در برابر مولایم و پروردگارم و معبودم چگونه سر بالا بگیرم، آن هم با دستی خالی و بدون توشه …

امیدوارم ان شاالله در این راه توشه ای باشد برایم در آن روز حسرت و شرمندگی …

فرزندم امیر حسین بابا تا میتوانی به مادرت محبت کن و به او توجه نما و از حرفها و رفتارها و کردارش پند بگیر و آنگونه رفتار کن که خداوند دوست دارد و میپذیرد و تابه ولایت باش که انسان بی ولایت پوچ است و توشه ای به همراه ندارد. به نماز و واجباتت توجه کن و بدان همیشه و همه جا خدا حاضر و ناظر بر اعمالت هست، برایم دعا کن و بدان که من هم برایت دعا میکنم. ( شهید محمد اتابه )

 

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تاریخچه پیدایش انواع مته بصیرت مدل جدید همه چیز را از ما بخواهید مردان کوچک،آرزوهای بزرگ Andrew Brad ازدواج موقت پورپاک Chris ❄️دست نوشته های یک دختر یخی❄️ طب سوزنی در تهران